لینک دانلود کل مطلب و تصاویر 10 صفحه

جوشکاری انفجاری یک پروسه جوشکاری حالت جامد است که یک اتصال جوشکاری شده توسط برخورد با سرعت زیاد دو قطعه را با استفاده از یک انفجار کنترل شده ایجاد می کند.انفجار باعث میشود فلزها به سرعتی برسند که یک مرز فلزی در بین انها در زمان برخورد ایجاد گردد. جوش در کسری از ثانیه و بدون نیاز به فلز پر کننده (فیلر) انجام می شود.دمای انجام این پروسه، دمای اتاق است که در آن افزایش دمای قابل توجهی در قطعه نداریم.سطوح به هم متصل شونده در هر حال به خاطر انرژی حاصل از برخورد به یکدیگر تا مقداری گرم می شوند و جوشکاری توسط جریان پلاستیک فلز روی آن سطوح انجام می گیرد. تغییر شکل ناشی از جوشکاری بسته به نوع اتصال متفاوت است، حتی امکان دارد هیچ تغییر شکل مشخص و هیچ فقدان قابل اندازه گیری فلزی در برخی از موارد وجود نداشته باشد. جوشکاری عمومأ در هوا انجام می شود اما می تواند در اتمسفرهای دیگری یا خلأ صورت گیرد. اغلب این جوشکاری ها در مقاطعی با سطح نسبتأ بزرگ صورت می گیرند، گرچه برای قطعاتی با سطح مقطع کم هم قابل انجام هستند.

 اصول عملیات

یک چیدمان معمول اجزا برای جوشکاری انفجاری در شکل شماره 1 نشان داده شده است. عمومأ 3 بخش در این عملیات وجود دارد:

1. فلز پایه

2. فلز اصلی یا پوششی

3. ماده منفجره

تکّه (عضو، بخش) پایه، ثابت می ماند و بخش اصلی به آن جوش می خورد. جزء پایه، خودش یا در ترکیب با پُشتی (Backer) باید جرم کافی برای به حداقل رسانیدن اعوجاج در حین انجام شدن پروسه را دارا باشد. جزء اصلی عمومأ به موازات جز پایه قرار داده می شود، اما در موارد خاص زاویه اندکی بین این دو وجود دارد. در چیدمان موازی، دو بخش در فاصله ای مشخص که                        " فاصله جدایش" یا "Standoff Distance" نام دارد، نسبت به یکدیگر قرار گرفته اند. در چیدمان زاویه ای، فاصله جدایش می تواند در رأس زاویه مورد استفاده قرار بگیرد. انفجار به صورت موضعی تکّه اصلی را خم کرده و آنرا در جهت فاصله جدایش به سمت تکّه اول شتاب می دهد و به سرعت خیلی زیادی  می رساند، به صورتی که برخورد به صورت زاویه دار بوده و جوش صورت می گیرد.

ماده منفجره، تقریبأ همیشه به صورت دانه دانه است و به صورت ناهمگون در تمام سطح بالایی تکّه اصلی پخش شده است. نیروی حاصله از انفجار که به تکّه اصلی وارد می شود، به خواص ماده منفجره و مقدار آن بستگی دارد. شاید وجود یک لایه حائل بین ماده منفجره و قطعه اصلی برای محافظت کردن از سطح قطعه در مقابل تخریب ناشی از انفجار لازم شود.